Wednesday, May 19, 2004

"بیلمَز خاتون"
این خانوم کیه، خب الان می گم.اینجا حرف آبادِ،و مشخّصه که حرف تو حرف زیاد میشه؛یکی از اون آدمایی که قراره حرفهاش به سَمع شما برسه(حِسّ آمیزی از نوع حرف آبادی) این بیلمز خاتون ماست.یکی از گونه های تخفیف و تلطیف یافته ی همون فاطمه ارّه هائیه که دیگه امروزه از کوچه بازار زدن بیرون و پاچه وَر نَمالیده شُدن.ولی خب هنوزم از فریاد زدن نمی ترسه(یکی زمانی که ببینه حقوق بشر داره نقض میشه ،یکی هم وقتی ببینه یه سوسک داره تو آشپز خونش بال بال میزنه).خلاصه خیلی دل و جیگر داره.درباره ی قلمش هم بهتره شما، وقتی شروع کرد به نوشتن،نظر بدید .اصلا بذارید صداش کنم خودش چند کلمه باهاتون اختلاط کنه: بیلمز خاتون،بیلمز خاتوووووووووووووون.نه انگار جواب نمیده.فکر کنم بازم رفته خونه ی عمه ش اینا میتینگ حمایت از حقوق زنان و اطفال.باشه واسه ی یه موقع دیگه
پس تا بعد. بدرود.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home